شناسه خبر : 87255
دوشنبه 29 آذر 1400 , 09:40
اشتراک گذاری در :
عکس روز

در حاشیه بخش شهید آوینی پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت؛

حال "کهنه سرباز" وخیم است!/ ضرورت توجه فوری مسئولان

موضوع فیلم راجع به یک خانواده است که با اینکه ۳۳ سال از جنگ می گذرد اما همچنان در مواجهه با عواقب آن می باشند و تلاش می کنند که بنیاد خانواده شان را با توجه به اینکه مشکلات زیادی دارند، حفظ کنند.

فاش نیوز - با اینکه 33 سال از جنگ می گذرد اما همچنان در مواجهه با عواقب آن می باشد و تلاش می کند که بنیاد خانواده اش را با توجه به اینکه مشکلات زیادی دارند، حفظ کند. "محمد رضا بهرامی" در زمان جنگ 13 سال داشت که در حال حاضرشوهر و پدر این خانواده است و فردی‌ست که نزدیک 50 سال سن دارد. او در 13 سالگی داوطلبانه به جنگ می رود و در آنجا دچار موج گرفتگی می شود و وضعیت بسیار وخیمی پیدا می کند. او در شهر سبزوار زندگی می کند. بعد از جنگ، بارها و بارها بستری می شود. گاهی خوب می شود ولی اکثر اوقات حالش وخیم است و چون وضع مالی بسیار ضعیفی دارد درمانش خوب پیگیری نشده است. بار اصلی زندگی بر دوش پسر 18- 19 ساله اش بوده که حدود 4 تا 5 سال پیش به خاطرفشارهای زندگی، فوت می کند. در حال حاضر فقط یک دختر دارد و خانمش در تلاش است او را راضی کند که به خاطر آینده دخترش دنبال پرونده جانبازی برود؛ ولی خودش تحت هیچ شرایطی قبول نمی کند و همین امر در زندگی شان باعث چالش بزرگی شده است و اختلافات زیادی بین این مرد و همسر و دخترشان بوجود آورده است.

این شرح حال محمد رضا بهرامی، کاراکتر فیلم "کهنه سرباز" و خانواده اوست که "جابر مطهری زاده" کارگردان جوان مستندساز به سراغش رفته است.

جابر مطهری زاده، کارگردان فیلم مستند "کهنه سرباز" در آغاز گفت و گویش با خبرنگار ما اظهار داشت: موضوع فیلم راجع به یک خانواده است.

او در مورد علت نام گذاری فیلمنیز گفت: ایشان خودش را "کهنه سرباز" می داند. سربازی که شکسته شده و زخم خورده و داغان و کهنه شده است اما هنوز کهنه سرباز. هنوز هم آماده جنگ است. زمانی که فیلم را شروع کردیم اوج کرونا بود. ایشان دوست داشت برای جنگ به سوریه برود ولی نگذاشتند. در حال حاضر حالش خیلی بد است و در بیمارستانی در مشهد بستری می باشند. هر از چند گاهی حالش وخیم می شود و با اینکه یک سال از آن اتفاق می گذرد ولی هنوز خوب نشده است و وقتی حالش وخیم می شود باید مدتی در بیمارستان بستری شود و داروهای بسیار سنگینی مصرف کند. چند ماه طول می کشد که حالش کمی بهتر شود. امیدوارم اگر کاری از دست کسی برمی آید نه تنها برای این کاراکتر بلکه برای افرادی که تعدادشان واقعا کم نیست، انجام دهد. اگر کسی توانش را دارد و بتواند این فیلم را به دست کسی برساند که تصمیم ساز و تصمیم گیر است، این کار را انجام دهد. من توانم در همین حد بود و امیدوارم افرادی که توان بیشتری دارند کمک کنند.

وی یادآور شد: نمایش جشنواره ای این فیلم تاثیر خیلی خاصی برای این خانواده ندارد ولی جشنواره سینما حقیقت کمک می کند که فیلم دیده شود و به دست مخاطب اصلی اش برسد. مخاطب اصلی این فیلم در کنار عامه مردم که فیلم را می بینند و آگاه می شوند، مسئولین هستند؛ مانند بنیاد شهید، بنیاد جانبازان و فرماندهانشان که متاسفانه این افراد را فراموش کردند. یک سری افراد هستند که ضربه از جنگ می خورند ولی این توانایی را دارند که کارشان را پیگیری کنند؛ ولی یک سری افراد این توانایی را ندارند. اینها از ان افراد هستند که مسئولین باید به سراغشان بروند. امیدوارم که لااقل دو نفر از مسئولینی که تصمیم گیر و تصمیم ساز هستند این فیلم را ببینند و آشنایی بیشتری پیدا کنند.

"مطهری زاده" در مورد مراحل ساخت فیلم گفت: من تقریبا از 7 سال پیش می خواستم این فیلم را بسازم و طرحش را بارها و بارها به جاهای مختلف ارائه دادم و متاسفانه هیچ حمایتی نکردند. 5 سال دنبال ساخت این فیلم بودم ولی هیچ حمایتی از من نشد. تا اینکه در سال 1398 مرکز گسترش حمایت کرد و ما نوشتن فیلمنامه و تحقیق را شروع کردیم و فیلم برداری یک سال و نیم طول کشید و به علت شرایط وخیمی که بارها و بارها برای این آقا پیش می آمد و ما را از خانه بیرون می انداخت و بعد از چند وقت پشیمان می شد و عذر خواهی می کرد؛ ما دوباره تولید را ادامه می دادیم. تولید بسیار سختی داشتیم. به غیر از من کسی را به خانه راه نمی داد و فقط به من اطمینان داشت و به همین دلیل مجبور بودم گروه را حذف کنم و تنها و تک نفره کار کنم که این خودش سختی های کار را خیلی بیشتر می کرد برای من که تجربه این نوع فیلم سازی را نداشتم. بعد از نزدیک به 2 سال فیلم آماده شد و الان هم در جشنواره است.

وی اضافه کرد: یک سری اتفاق ها که در زندگی اش می افتد حالش وخیم می شود و وقتی حالش بد می شود دیگر راحت به حالت قبل بر نمی گردد. این آقا با همسر و دخترش زندگی می کند و در طبقه پایین، مادرش که سن بالایی داشت زندگی می کرد. مادرش سرِ پا بود و ایشان را مادرش نگهداری می کرد و امید زیادی به مادرش داشت. او حالش رو به بهبود بود و دارو مصرف می کرد و به بیمارستان رفت و آمد داشت و هر ماه دکتر او را می دید. یک روز صبح به تراس خانه اش می رود تا سیگار بکشد که چشمش به حیاط می افتد و می بیند که سرِ مادرش به جایی خورده و افتاده است و غرق در خون است. این باعث شد که فیلم برداری ما تعطیل شود. حالت روانی اش بسیار بد شد. در تشییع جنازه شرکت نکرد و برادر و خواهرهایش را هم به خانه راه نداد. درب را بر روی خودش و همسر و فرزندش بست و از آن روز دیگر او را ندیدم وگاهی تلفنی با ایشان صحبت می کردم. از بچگی این آدم را می شناسم. از ایشان تا به حال یک دروغ و غیبت نشنیده ام؛ و همینطور پشت سر کسی حرف نزده است و واقعا مصداق کلمه پاک، است. خانواده ی بسیار پاک و مظلومی هستند و این شرایط حق‌شان نیست.

این کارگردان در مورد مکان های فیلمبرداری گفت: فقط در سبزوار بودیم و 80 درصد فیلم هم در داخل خانه بود.

این مستندساز درباره علت پرداختن به این سوژه خاطرنشان کرد: سال های سال از جنگ می گذرد و ما هر سال فیلم های دفاع مقدسی، چه مستند و چه داستانی در بخش های مختلف داریم. یک سری افراد هستند که در جنگ، در صف اول بودند؛ مانند همین "محمد رضا بهرامی" که در آن زمان نوجوان 13- 14 ساله بوده است. ولی بعد از جنگ فراموش شده است. درست است که خودش دنبال پرونده جانبازی اش نرفته است، ولی هیچ کس در طی این 33 سال به او سر نزده است که بگوید آقا شما چطور هستید و چه کار دارید می کنید. و این مصداق آدم هایی است که زیر پونز هستند. من وظیفه خودم دانستم تا جایی که در توانم باشد بتوانم صدای این آدم باشم و شرایط سختی که این جور افراد دارند و تعدادشان هم متاسفانه کم نیست به جایی برسد و امیدوارم این اتفاق بیفتد.

وی افزود: نمایش جشنواره ای این فیلم تاثیر خیلی خاصی برای این خانواده ندارد؛ ولی جشنواره سینما حقیقت کمک می کند که فیلم دیده شود و فیلم به دست مخاطب اصلی اش برسد. مخاطب اصلی این فیلم در کنار عامه مردم که فیلم را می بینند و آگاه می شوند، مسئولین و نهادها هستند؛ مانند بنیاد شهید، بنیاد جانبازان و فرماندهانی که متاسفانه این افراد را فراموش کرده اند. یک سری افراد هستند که از جنگ ضربه می خورند؛ ولی این توانایی را دارند که کارشان را پیگیری کنند؛ ولی یک سری افراد این توانایی را ندارند. اینها از آن افراد هستند که مسئولین باید به سراغشان بروند. امیدوارم که لااقل دو نفر از مسئولینی که تصمیم گیر و تصمیم ساز هستند این فیلم را ببینند و آشنایی بیشتری پیدا کنند.

مطهری زاده ادامه داد: اینکه ایشان کمک ها را می پذیرد یا نمی پذیرد دلیل نمی شود که مسئولین کار خودشان را انجام ندهند. مسئولین وظیفه دارند که کاری بکنند. ایشان در حال حاضر در شرایط عادی نیست. اگر فیلم را ببینید کاملا با کاراکتر آشنا می شوید. من که یک سال در آن خانه بودم و فیلم را می ساختم، واقعا پیر شدم و موهای سرم سفید شد؛ از این جهت که می دیدم چطور زندگی می کند و می دیدم که چه رفتاری اطرافیانش (غیر از خانواده) با او دارند. او در حال حاضر در شرایطی نیست که بتواند برای خودش و خانواده اش تصمیم درستی بگیرد. همسرش هم روستایی بوده و در سن کم ازدواج کرده است و از پسِ خودش و خانواده اش برنمی آید. این خانواده نیاز به کمک دارند؛ یعنی اینکه ایشان قبول می کند یا نه، نباید برای ما مهم باشد؛ ما موظف هستیم که رسیدگی کنیم.

این جوان فیلم ساز خاطرنشان کرد: فیلم را خودِ این کاراکتر دیده است. من به او اطلاع نداده بودم. چون حالش خوب نبود. ترسیدم که یک سری اتفاق ها برای او یادآوری شود. ولی دیروز به من زنگ زد و در فیلیمو فیلم را دیده بود؛ در نماوا که اکران آنلاین بود. یک سری جاها را می خواست حذف کنم که متاسفانه امکانش نبود؛ چون فیلم اکران شده بود. ولی اگر امکانش بود و زودتر با او صحبت می کردم، حتما به حرفش گوش می کردم.

وی درباره جای خالی چنین مستندهایی بیان می کند: جای خالی این فیلم ها نه تنها فیلم مستند، بلکه فیلم داستانی حس می شود. فیلم داستانیِ زیادی راجع به جنگ ساخته می شود؛ ولی مخاطب چیز زیادی راجع به جنگ متوجه نمی شود؛ همان چیزهایی که ما شنیدیم و همان کلیشه هایی که همه می دانند. اینها وظیفه ما مستندسازان است که بتوانیم یک بخش کوچکی را به عهده بگیریم و 4 نفر آگاه شوند و بدانند که این آدم ها در این مملکت هستند و باید تلاش خود را بکنیم. فیلم های زیادی در طی این سال ها در مورد جانبازان، حتی جانبازان اعصاب و روان ساخته شده است؛ ولی10 تا فیلم دیگر هم ساخته شود، باز کم است؛ چون تعداد این آدم ها آن قدر زیاد است و آن قدر مشکلات مختلف دارند که می شود به آن پرداخت.

این فیلم‌ساز در بخش دیگر گفت و گو در پاسخ به ویژگی های ساختاری و محتوایی که هیئت داوران می توانند آنها را در فیلم ببینند اظهار داشت: در مورد خودِ فیلم خیلی حرفی نمی زنم؛ اما سال های قبل یک سری جایزه بود که به برخی از کاراکترهای مستندها می دادند؛ مثلا 2 سال پیش به یک کاراکتر افغانستانی جایزه را دادند که افغانستان و ایرانی ها را با کارهایی که انجام می داد به هم نزدیک می کرد. به نظرم امسال یکی از کسانی که می تواند این جایزه که یک نوع کمک هم هست به او تعلق بگیرد این آدم باشد و امیدوارم که مسئولین جشنواره، همان طور که من فکر می کنم فکر کنند.

"مطهری زاده" در اشاره به چالش های ساخت این مستند گفت: یکی از چالش ها این است که ورود به این خانه ها سخت است و گرفتن اعتماد اینجور آدم ها دشوار است؛ چند ماه قرار است در خانه ای باشید شرایط عادی ندارد و هر لحظه ممکن است یک جرقه باعث شود یک اتفاق بسیار بد بیفتد. اتفاق های بسیار بدی در طی تولید فیلم افتاد. اتفاقات بد برای من و فیلم نیست بلکه برای کاراکتر است. رفتارهای عجیبی داشت و من هیچ کدام را در فیلم نگذاشتم؛ چون نمی خواستم خدای نکرده حرمت ایشان شکسته شود. واقعا تولید سختی بود و با اینکه 3-4 ماه است که فیلم آماده شده است، ما حتی در تدوین فیلم هم اذیت شدیم. آن راش هایی که من می دیدم واقعا نگاه کردن به آنها سخت است و همه را دور ریختم و در فیلم نگذاشتم.

وی کمبودهای سینمای مستند را برشمرد و گفت: به هر جای سینمای مستند که نگاه کنید کمبود است. سینمای مستند یعنی کمبود. کمبود بودجه در تولید، کمبود حمایت در پخش. وقتی این 10 روز جشنواره سینما حقیقت بگذرد، دیگر هیچ کسی از مستند و مستندسازان یاد نمی کند و هیچ جا صحبت از فیلم مستند نیست. تلویزیون یک سری اصول و سخت گیری های خاص خودش را دارد و 5 درصد مستندها می توانند در تلویزیون نمایش داده شوند. فضای دیگر هم برای اکران مستند نداریم و پلتفرم ها هم به سمت تولید سریال های میلیاردی رفته اند و برای آن ها مهم نیست و صرف نمی کند.

وی درباره برگزاری جشنواره سینما حقیقت و تاثیر آن بر فیلم‌سازان جوان گفت: سینما حقیقت عید نوروز مستندسازهاست و ویترین سینمای مستند ایران، سینما حقیقت است و جای دیگری وجود ندارد. امیدوارم که آن را حفظ کنیم و امیدوارم که سینما حقیقت، داخلِ سیاست بازی هایی که در جاهای دیگر با تغییر دولت ها و مدیرها ایجاد می شود، این اتفاق برای آن نیفتد. مثل همین 15 سال که خیلی خوب ادامه داشته است، ادامه دار باشد و در آینده‌ی کاری فیلم سازها و در شناخت فیلم سازها از فیلم هایی که همکارانشان در طول سال می سازند خیلی موثر است. اینجاست که می توانند فیلم های همدیگر را ببینند و با هم صحبت کنند و پروژه های بعدی شان را شکل دهند.

وی در پایان با اشاره به برگزاری آنلاین جشنواره اظهار داشت: بخش آنلاین خیلی خوب است و من کاملا با این بخش موافق هستم. اما بخش حضوری حتما باید می بود که متاسفانه سال قبل به علت شرایط کرونا نشد. ترکیب حضوری و آنلاین بسیار خوب است. بسیاری از افراد نمی توانند به جشنواره بیایند و اگر هم بیایند مثل سال های قبل، هجوم آنقدر زیاد می شود که خیلی ها پشت در می مانند و روی زمین باید بنشینند و شرایط نامناسب است. اکران آنلاین بسیار کمک کننده است و فیلم سازان نباید بترسند که فیلم ما کپی و یا دانلود شود. فیلم مستند خیلی علاقمند ندارد و به نظرم بهتر است که کپی و دانلود و پخش شود و خیلی مسئله ایجاد نمی کند. روی صحبت من فقط با شما خبرنگاران و رسانه های عزیز می باشد؛ مستند ها را در طول سال دنبال کنید؛ چون فیلم های مستند آینه ی جامعه هستند. اگر مسئولین و هر کسی که دلسوز مردم است فیلم های مستند را دنبال کند، بخش زیادی از مشکلات مردم و جامعه که با آن سر و کار دارند را می توانند متوجه شوند و فیلم های مستند فقط رپورتاژ خبری نیستند. مستند ساز ماه ها و حتی چند سال تحقیق و پژوهش می کند و یک موضوع را می شکافد و راهکار هم ارائه می دهد. اینها می تواند خیلی کمک کننده باشد اگر کسی چه مسئولین چه مردم، دلسوز باشد.

پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت ۱۸ تا ۲۵ آذرماه ۱۴۰۰ به دبیری محمد حمیدی مقدم، در تهران برگزار می شود.

| گزارش و گفت و گو از: تورج اردشیری‌نیا

| عکس از: الهام سادات روئین تن

اینستاگرام
به نظرشمااین عجیب نیست که جانبازی با25درصدجانبازی نتواندتاسرکوچه راه برودیا دوکلمه باکسی صحبت بکندوتازه تمام زندگیش رادرمطب دکترهاویابیمارستان هابگذراند!!!ولی درعین ناباوری جانبازانی!!؟راببینیم که بادرصدهای بالای50درصد؟؟؟وکیل ونماینده مردم هم میشوندوتازه سن وسال آنهاهم ازامثال توهم کمتره؟واصلآ متولدسالهای بعدازجنگند!!؟؟؟؟
باسلام ودرود .واما
ایا میدانید سرنوشت محمرضا بهرامی سرنوشت بسیاری از ایثار گران است این اقا مشتی است از خروار واین گوشه ای ازننگیست بر پیشانی کسانیکه درکاخهای زرین نشسند ودر جهالت کامل کامل برای خود القاب ساختند ودر جهالت کامل پیشانی بر زمین کوبیدن وخود برای خود کسی هستند گروهی که همدیگرا مدح میکنند و۱درصد کل کشور را هم تشکیل نمیدهد ولی به جای ۹۰ میلیون دزدی میکنند رانت میخورند
این گروه نهایت سو استفاده را از نجابت .بیسوادی نداشتن رابطه وپارتی ایثارگران کردند این چه معنی دارد که کشور روی گنج خوابیده یک عده قلیلی میلیاردی بر میدارند ولی برای یک یاچند جانباز باید دست به دامن مردم شد
یعنی یک کشور با این همه ادعا توان حل مشکل جانبازان خودرا دارد البته که دارد ولی ...به قول شاعر انسانیتم ارزوست
در صورتی که باید مشکل این عده به طور خاص حل میشد
دقیقا به زمان حضرت یوسف ع زسیده ایم یک عده گردن کلفت ومفتخور درکاخهای زیبا ونشسته بروی گنج وپر مدعا اف برشرف برباد رفته مسئولان اینچنینی در هر لباسی و کاش برسد روزی که اینها سوراخی را به کاخی خواهند خرید وامیدواریم رئیسی باهمه موانعی که بر سراهش هست یوسف زمان شود و ...
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi